در زندگانی به یادسه تن سوختم:
۱ اول مادرم که چشم به اودوختم ۲ پدرم که مردانگی از او اموختم
۳ رفیقی که جزمرام ومعرفت ازش چیزی نیاموختم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عاشقان شمعند و ما پروانه ایم/ بی دلان گنجند و ما ویرانه ایم
برنگردد روی ما جز سوی یار/ در هوای دوستان دیوانه ایم